اشتباه بزرگ

کوک :فردا طلاقت میدم(داد)
آت:,چی چرا
کوک:همین که گفتم از خونم هم گمشو(داد)


آت ویو

اون شب منو از خونه بیرون کرد مجبور بودم که با لباس باز رفتم پارک بدون هیچ لباسی رفتم پارک خوابیدم توی شب بارونی


پرش زمانی ب صبح

آت ویو
صبح ساعت ۵ آفتاب زد ب صورتم یه تماس بی پاسخ از کوک داشتم از خوشحالی بغض کردم فوری زنگ زدم



کوک:بله
آت: الو کوکی کارم داری
کوک:اولن اقای جئون دومن بیا محضر ππ¶∆®
آت:برای چی
کوک:برای طلاق







شرط
لایک ۱۰
کامنت ۵

به خدا اگه کامنت نزارید پارت نمیزارم
دیدگاه ها (۰)

دارم ولاگ میگیرمممممممممم 🌼پیج ولاگ داشته باش

پیج ولاگم 20132023

پرف عوض شده

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟑عشق مافیاویو جونگ کوک از خونه اومدم بیرون رفتم به کافه...

دیدار اول ..

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط